بهداشت فردی در سیره ی نبوی
بهداشت فردی در سیره ی نبوی
مقاله 4، دوره اول، 0.5 (ویژه نامه نقطه پرگار)، زمستان 1391، صفحه 46-61 - نشریه علمی پژوهشی حبل المتین
نوع مقاله: ویژه نامه میلاد پیامبر اعظم
نویسندگان
امیر علی حسنلو
دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه باقر العلوم
چکیده
رعایت بهداشت فردی و اجتماعی در اسلام مطلوب و بسیار مورد توجه است. قرآن کریم در زمینه بهداشت در پوشش، تغذیه، بدن و سایر امور زندگی انسان به وضوح سخن گفته و آنرا از مطالبات و در حد تکالیف شرعی مطرح کرده است. راجع به این رویکرد، ده ها آیه در قرآن هست که به روشنی در برخی از امور رعایت بهداشت را لازم می داند. به همین جهت، در سیره نبوی نیز اهتمام جدی در تمام امور به بهداشت دیده می شود. گاهی حضرت از مردم با تاکید و سفارش درخواست رعایت بهداشت را کرده و آنرا به عنوان نماد مسلمانی و جزئی از ایمان به خداوند و در درون معرفت الهی جای داده است. در سیره نبوی توجه به بهداشت در تغذیه و پوشش و محیط زندگی، به عنوان برنامه دائمی رعایت شده و یکی از راه های ترقی معنوی انسان مطرح است. در مقاله حاضر علاوه بر توجه به رویکرد قرآن به بهداشت، نمونه هایی از رفتار و سیره نبوی در رعایت بهداشت از جمله در تغذیه و لباس و آراستگی ظاهری و توجه به سلامتی جسمی تبیین شده است.
کلیدواژگان
نظافت؛ بهداشت؛ لباس؛ تغذیه؛ سیره؛ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
اصل مقاله
امروزه مسئله بهداشت از موضوعات مهم جوامع انسانی است؛ اگرچه در گذشته نیز زندگی انسان بی بهره از بهداشت و پاکیزگی نبوده؛ پیامبر رحمت (ص) در نقطه ای از جهان به رسالت الهی مامور شد که در باره مظاهر تمدنی و مسائل بهداشتی و علم سابقه نداشت؛ کتاب و دینی که پیامبر برای جهانیان از سوی خداوند آورد، برخوردار از محتوای غنی در فرهنگ و مسائل مربوط به هدایت انسان و نجات او از جهالت بود. آن حضرت به فرهنگ سازی در تمام زمینه های حیات معقول جهت ترقی به سعادت مطلوب پرداخت، اگر گفته شود بخش قابل توجه از فرامین الهی در کتاب او (قرآن) مربوط به اصلاح زندگی و امور حیات مادی انسان هست، سخنی دور از حقیقت نیست. اساساً قرآن کتاب هدایت و اصلاح انسان درحیات دنیا است، از این روی تعالی و سعادت مطلوب در آخرت به شرط اکتساب شایستگی در دنیاست.
طهارت و پاکیزگی در اسلام شرط مقدمی در تمام جنبه های عبادی می باشد. می توان ادعا کرد که عنوان یکی از ماموریت های پیامبر(ص) بهداشت و پاکیزگی و نظافت لباس، بدن، خوراک و سایر ابعاد زندگی انسان بوده، که در قرآن و سنت او منعکس شده و در ترویج و مقبولیت دین او تاثیر شایسته داشته است. پیامبراکرم در توجه به بهداشت و رعایت آن الگو است و سیره نمایان و قابل تاسی دارد. در این مقاله به گوشه هایی از این بعد از زندگی پاکیزه آن حضرت جهت اقتباس و پیروی اشاره می شود.
بهداشت فردی درسیره ی نبوی
بهداشت به معنای نیکو داشتن، نگهداری تندرستی، حفظ صحت است.(بهشتی، 1367،19) و در اصطلاح به مجموعه فعالیت ها و اقداماتی که برای بهبود و ارتقای تندرستی و توانایی یک فرد یا جامعه انجام می شود، بهداشت می گویند؛ که شامل همه دانش ها و روش هایی است که به حفظ سلامت فرد و جامعه کمک کند.
اهمیت بهداشت در اسلام:
با نگاه به وضع بهداشت در زندگی عربِ عصر جاهلی و مقایسه آن با پس از بعثت می توان دریافت که تاکیدهای قرآن و دیدگاه و سیره نبوی در تغییر فرهنگِ زندگی اثرگذاری عمیق و چشمگیر داشته است. عرب قبل از اسلام، از نظر بهداشت و کیفیت تغذیه و خوراک که از نمادهای تمدنی است، وضع اسفباری داشت. خوردن خون و گوشت درندگان و خزندگان، و حیوانات وحشی و حتی گوشت انسان نیز در بین آنان رواج داشت.( جاحظ،1419، 299) آنان در اشعار خود به هجو قبایل با خوراکیهای پست، پرداخته و نمایی از فرهنگ تغذیه عرب را به تصویر کشیدهاند.(همان، ص300) این گزارههای ادبی بیانگر وضع معیشتی عرب و فقدان هرگونه بهداشت و توجه به این مسائل، قبل از اسلام است. آنان از خوردن گوشت سگ نیز ابایی نداشتند؛ عرب با این خوراکی ها که فاقد بهداشت بود، تنها به فکر تأمین خوراک به حسب ضرورت بود. برخی از آثار ادبی سرودههایی دارند که حاکی از این مسئله است که برخی از قبایل عرب از خوردن گوشت سگ چاق خود پرهیز نداشند.(همان، ص301) همه اینها علاوه بر فقدان بهداشت در امر تغذیه و پست بودن خوراک آنان، بیان گر درنده خویی و نهایت قساوت و گمراهی برخی از قبایل عرب قبل از اسلام است.
دین اسلام آداب رسوم آنان و فرهنگشان را دگرگون و تعالی بخشید. امیرمؤمنان(ع) وضع فرهنگی و معیشتی عرب را قبل و بعد از اسلام مقایسه و تأثیر نبوت و کتاب آسمانی را در تمام ابعاد زندگی عرب تبیین نموده و می فرماید: «عرب قبل از اسلام در پستترین معیشت و زندگی قرار داشت و فاقد معرفت و تشخیص بود؛ بهترین غذای آنان خرما بود که به آسانی تحصیل نمیشد، فاقد زراعت و کشاورزی، به ویژه در مکه شرایط سختتری نسبت به یثرب حاکم بود؛ و آغاز دعوت پیامبر اکرم(ص) در مکه و دعوتش از مکیان بود که با مقاومت سرسخت قریش و قبایل دیگر مواجه گردید.» (ابن ابی الحدید، 1378ق ج2، ص20 و ص185 و ج7، ص114؛ نهج البلاغه خطبه 104) احمد امین مصری که خود عرب است، درباره وضعیت معیشتی اعراب قبل از اسلام چنین مینویسد: «... گوشت آنها را با یک مختصر طبخی ساده میخورند ... و نیز سوسمار و موش صحرایی و پشم شتر را هنگام تنگدستی میخوردند ... و هنگام اضطرار، آب و عصاره موادی را که در شکم حیوانات است میخورند. از خوردن هیچ جانوری هر چه باشد، خودداری نمیکردند». (احمد امین، 1377، 23) اما پس از ابلاغ آئین اسلام به تدریج فرهنگ قرآنی و فرامین الهی و نوع رفتار پیامبر هنجارها و آداب و رسوم را دگرگون کرد. وضع عمومی معیشت نیز مشمول این دگرگونی بود. (جاحظ، 1419ق، 273ـ310)
بهداشت در قرآن:
در قرآن کریم به مسئله بهداشت توجه ویژه شده و برای آن آثار معنوی فراوانی ذکر گردیده است. واژه ها و مفاهیمی که در قرآن برای اهمیت بهداشت می توان یافت؛ واژه هایی مانند: طیب، طهر و غسل است. واژه ای چون غسل، به شستشوی ظاهری توجه ویژه و حکمی داشته و برخی مانند: طیب و طهر مفهومی فراگیر از ظاهر و باطن دارد. (جرجانی، ج1، ص 535) بنابر این می توان گفت، در قرآن مقصود از این مفاهیم بهداشت ظاهری و باطنی است. بسیاری از مفسرین معاصر یا همه آنها آیاتی که این واژه ها در آنها وجود دارد (.زین العابدین رهنما،1346، ج1، 199) و گاهی فراتر از آنها را مانند: دوری از زنا و مقاربت با همسران، در ایام حیض) معادل بهداشت فردی و خانوادگی، تفسیرکرده اند؛ (مکارم شیرازی 1368، ج1، 588)
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» به نظر «یُحِب التّوّابین» براى آن آمده که اگر تا به حال با زنان در حال حیض آمیزش مىکردید، از هم اکنون توبه کنید که خدا توبهکاران را دوست دارد. تطهیر و پاک شدن خواه به وسیله شستشو باشد یا غسل، موجب نظافت و مورد رضاى خداست. لفظ «یُحبُّ المتطَهرِّین» ارزش بهداشت و پاکیزگى را روشن مىکند، اسلام طرفدار پاکى و پاکیزگى است و به آن فرمان مىدهد. (قرشی، ج1، ص411)
رعایت بهداشت در قرآن برای جلب دوستی خداوند و رسیدن به ترقی معرفی شده است. «خداوند پاکیزگی را دوست دارد»؛ (توبه، 108) چون پاکیزگی نمایانگر جلوه ای از زیبایی هاست؛ به همین جهت پیامبر(ص)، نظافت و پاکیزگی را نمایی از ایمان برشمرده است. (ابن حمدون، 1417، ج9، ص85) خداوند در قرآن پاکیزگی را این گونه وصف نموده و پاکیزگان را دوست خود بر شمرده است. (بقره، 222)
رستگاری یکی از فواید بهداشت و پاکیزگی است؛ دوری از خبائث و پلیدی ها در قرآن از علائم رستگاری است.(مائده،90)
بهداشت و پاکیزگی در قرآن ملاک و معیار ارزش گذاری اشیاء شمرده شده و چیزهای پاکیزه نماد خوبی ها دانسته شده است، که پلیدی ها در مقایسه با آنها بی ارزش هستند. (مائده،100 )
بهداشت شرط اساسی استفاده از نعمت های زمینی و مواهب است. از نگاه قرآن، هر نعمتی که به وصف پاکیزگی متصف است؛ قابل بهره وری است. چیزهای کثیف و غیر بهداشتی ممنوع از بهره مندی هستند. با توجه به تعریفی که از بهداشت شده و مقبولیت همگانی دارد، اشیاء و مواد غذائی غیر پاکیزه برای انسان زیان آور و برای سلامتی زیان بار به شمار آمده اند؛ از این روی قرآن شرط بهره مندی از خوراکی ها و ... را پاکیزگی و بهداشتی بودن آنها برمی شمارد؛ (بقره،166) خوردن چیزهای پاکیزه بر شما مجاز شد.(مائده، 87) وصف طیب به معنای پاکیزگی و برخورداری از بهداشت است که قیدی برای حلال ذکر شده است. در این وصف، نکته بسیار ظریف نهفته است که هر طیبی را حلال و قابل خوردن نمی شمارد؛ بلکه غذای گوارا و پاکیزه ای که حلال است، از بهداشت کامل نیز برخوردار است و خوردن آن مجاز است. (مائده، 4 و5) ای پیامبر وقتی از تو می پرسند چه چیزی حلال شده؟ بگو برای شما چیزهای پاکیزه حلال شده است. قرآن کریم به ظرایف هر دستوری توجه می دهد؛ اگر در امر بهداشت توصیه و سفارش دارد، سخن جامعتر و پرفایده را بیان می کند. از نظر ظاهری نیز به نظافت و بهداشت رویکرد عمیقی در قرآن وجود دارد. (مائده، 6) و خوراکی که دارای بهداشت ظاهری است وگوارا می نماید، بهداشتی را مد نظر قرار داده که مرتبهای بالاتر و جامعتر از بهداشت ظاهری است و برای سلامتی روحی و جسمی مفید و لازم است، بیان قرآن عمیقتر و فراتر از ظاهر است. لذا کامل ترین وجه را معرفی و مناسب با طبع و فطرت سالم انسان برمی شمارد.
بهداشت ظاهر و لباس
آیاتی نیز در قرآن وجود دارد که درباره بهداشت و پاکیزگی جامه و لباس، سخن گفته و به اهمیت آن پرداخته است؛ «جامه و لباست را پاکیزه دار» (مدثر، 41) این خطاب وقتی به پیامبر نازل شد که او را به عبادت ترغیب میفرمود. مفسرین بر این باورند که خداوند در این آیه پیامبر(ص) بر را کوتاه کردن لباس از پایین و آستین دستور میدهد؛ چرا که، که رسم عرب بر پوشیدن لباس بلند بود. خداوند این فرهنگ را اصلاح میکند، که لباسهایشان بر زمین کشیده شده و کثیف میشد و با همین حال در خانه و در اجتماع حاضر میشدند. برخی دیگر بر این گمان هستند که منظور شستن لباس با آب است که خداوند صریحاً از پیامبر میخواهد که با لباسهای پاکیزه در عبادت حاضر شود؛ این مسئله بیانگر اهمیت و نقش پاکیزگی و بهداشت پوشش در قبولی عبادت، که موضوع دستور خداوند بر پیامبر قرار گرفته است.(علامه طباطبایی، ج 6، ص171؛ همان، ج20، ص127) علامه طباطبائی بر این باور است که خداوند در این آیه ضمن تشریع نماز به تشریع طهارت در لباس برای نماز پرداخته است. در هر صورت توجه به پوشش در آیات مختلف بیان گر اهتمام قرآن، به مسئله بهداشت در پوشش میباشد.(راوندی، 1405، ج1، ص 68)
برخی از تفاسیر معنای «طهر» را عام گرفته و برای هر حال مؤمن (نماز و غیر نماز) لازم دانستهاند. از این آیه استفاده میشود که، پاکیزگی و نظافت و آراستگی ظاهری و مراقبت از بهداشت لباس در قرآن موضوعیت داشته که خداوند به آن اهمیت داده است و در آغازین روزهای وحی به پیامبر که مخاطب اول قرآن است، دستور داده تا ضمن ابلاغ توحید به این مساله نیز عطف توجه کند.
در آیات دیگر نیز به صراحت اهمیت بهداشت عمومی برای مؤمنین تبیین شده و خداوند پاکیزگان و زیباگرایان مؤمن آراسته را دوست میدارد.(توبه، 108) امر به نظافت و غسل (مائده، 6) در هنگام عبادت یا پس از تلاقی به نجسها و پرهیز از پوشیدن لباسهای پوستی که از حیوانات نجس تهیه شده(مائده،3؛ بقره،173؛ نحل، 115) نیز به مراتب، بیانگر اهمیت بهداشت در دین اسلام میباشد.
بهترین مبنای رسول گرامی برای اهتمام امر بهداشت در تمام امور، براساس آنچه که درباره بهداشت در قرآن تاکید شده است، می باشد.
در سیره ایشان نکاتی نیز بسیار دقیق و موشکافانه درباره توجه به بهداشت فردی و اهتمام به آراستگی و پاکیزگی ظاهری و دوری از پلیدی دیده می شود. به اختصار در این مقاله به برخی از آنها پرداخته می شود:
1- توجه به بهداشت در تغذیه:
بر اساس نص قرآن پیامبر اکرم (ص) در رفتار از امور شخصی و فردی تا آداب و امور اجتماعی (شیخ طوسی، ج8، ص328؛ [سوره الأحزاب، الآیات 21 الى 25]) سرآمد و اسوه است. (احزاب، 21) از جمله این امور توجه به بهداشت بود که ابتدا خودشان عمل مینمود و پس از آن نزدیکان و خانواده را دستور و سفارش میکردند. در مرحله بعدی مردم و عموم مسلمانان مدینه و مسلمان آینده و انسانها را به رعایت بهداشت و عمل به دستورات اسلام سفارش میکرد. پیامبراکرم به اهمیت بهداشت و نظافت در اسلام به حدی تاکید داشت که گاهی علت توقف وحی از طرف خداوند را کوتاهی مسلمانان در رعایت بهداشت و پاکیزگی می دانست. از این رویکرد الهی به امر بهداشت بر می آید که ممکن است آلوده بودن محیط زندگی و جامه و بدن سبب نزول بلا و گرفتاری و بسته شدن درهای رحمت برای یک امت باشد و انواع بیماری ها در جامعه شیوع یابد و مرگ و میر و قحطی فراگیر شود. از این روی بهداشت اجتماعی در اسلام و سیره نبوی و دیگر پیشوایان بسیار مهم نمایان شده و با سرنوشت انسان پیوند خورده است. براین اساس انواع غسل ها در اسلام و سیره نبوی وجود دارد که برای آنها پاداش و وعده های معنوی و ظاهری در نظر گرفته شده است، (شیخ طوسی، 1390ق، ج1، ص 98) که مسلمانان بدین وسیله تشویق به حفظ بهداشت و پاکیزگی فردی و اجتماعی گردیده اند.
روش پیامبراکرم(ص) از آغاز رسالت در تمام امور از ترتیب عقلانی بسیار منظم و نتیجه بخش برخوردار بوده؛ به نحوی که سیره اش در تمام امور قابل الگو برداری و ضابطه مند است.
پیامبراکرم (ص) در هنگام خوردن، این دستورات خاص بهداشتی را، رعایت میکرد:
1. قبل از هر چیز با گرسنگی کامل بر سر سفره حاضر میشد و قبل از سیر شدن دست میکشید و پرخوری نمیکرد. اصحاب خود را نیز به این روش دعوت و از پرخوری وآروغ زدن بر سر سفره و در جمع نهی می کرد. (شیخ حرالعاملی، 1409، ج2، ص81) اولین آسیب پرخوری و مصرف بی رویه غذا، استهلاک دستگاه گوارش و کاهش عمر آن هاست. بیماری ها وقتی در بدن، زمینه رشد پیدا می کنند که نظام دفاعی بدن نتواند در مقابل ویروس ها و میکروب ها مقاومت نماید. علت کاهش توان دفاعی، پیری سلول های بدن و استهلاک آنها است که حاصل فرایند کار و تلاش فراوان بدن جهت هضم و جذب غذاها و دفع سموم و اضافات آنهاست.
2. پیامبر برای اجرای دستورات بهداشتی برای آنها تضمین و پشتوانه عملی و پایبندی در نظر می گرفت. علاوه براینکه در وهله اول، خود پایبندی پایدار و مداوم نشان می داد؛ برای آنها پادش اخروی پایدار و مستمر که نشانگر نتیجه باطن اعمال و رفتارهای بهداشتی بود مقرر می کرد. آن حضرت پس از شستن کامل دست و صورت و انجام وضوء و مسواک بر سر سفره می نشست و می فرمود، هرکس علاقه مند است در خانه اش، برکت باشد با وضوء بر سر سفره بشیند. این شیوه فرهنگ سازی با اصول بهداشتی تنها در مکتب او صورت گرفته که در جوامع اسلامی نمایی از دین محسوب می گردد.
3. نمک و سرکه دو مواد غذایی افزودنی هستند که خاصیت ضد انگلی و ویروسی دارند؛ نمک در جذب اکسیژن برای سلول ها از ریه ها و تقویت گلبول ها برای مبارزه با میکروب ها و مواد خارجی (رضا پاک نژاد، 1349، ج4، ص128) موثر است. پیشرفت علوم تجربی این خواص را برای این دو ادویه اثبات کرده؛ چهارده قرن پیش در جامعه عربستان و جوامع دیگر درباره خواص مواد چون نمک و سرکه و ... کسی فکر و اندیشه ای نداشت. اگرچه استفاده از آنها در غذا رواج داشته اما پیش از غذا چشیدن نمک و سرکه روش معمول نبوده؛ اما پیامبر اکرم(ص) با نمک آغاز به خوردن مینمود و به دیگران سفارش میکرد و آنرا به عنوان عمل استحبابی (دارای پاداش) مطرح می کرد. بدین روش فرهنگِ بی توجه به بهداشت و پاکیزگی عربستان را به تدریج تغییر داد و بهداشت و اهتمام به سلامتی را همگانی می کرد.
4. بر سر سفره طولانی مینشست، و به آن اهمیت میداد و غذا را بسیار میجوید.
5. از ظرف مقابل خودش غذا میخورد. ظاهراً ظرف شخصی داشت و هنگام خوردن به صورت دیگران، خیره نمیشد و از مقابل کسی غذا بر نمیداشت مگر سبزی، نمک و ... .
6. در غذا نمی دمید. شاید دمیدن در غذا عمل غیر بهداشتی تلقی شود؛ از آن جهت که میکروب و یا ذرات معلق در هوا که آلوده هستند، با دمیدن روی غذا نشسته و آن را آلوده می کنند.
7. پرهیز از خوردن غذای داغ؛ به جهت آسیب رسانی به بافت های مخاط دهان و دندان ها کاملا امر بهداشتی است، که در سلامتی دهان و دندان موثر است. از این روی پیامبر توصیه فراوان می کرد که از خوردن غذای داغ پرهیز کنید. هرگز غذای داغ نمیخورد و آنرا منع میکرد و برای سلامتی زیان بار می دانست.(طبرسی، همان، ص71)
8. آب را یکباره به سر نمیکشید، بلکه با مکث و سه بار می نوشید و آرام میخورد و با غذای چرب آب کمتر میخورد. (همان، ص77 و ص31) دوست داشت در ظرف های تمیز و بهداشتی بلورین که از شام برایش می آودند، آب بخورد که آنها را تمیز ترین ظروف می دانست. (کلینی، همان، ص77) گاهی نیز با دستهایش و یا ظروفی که از چوب می ساختند؛ آب می خورد. (طبرسی، همان، 76 و32)
9. لقمهها را بسیار کوچک بر میداشت.
10. نان خورده و ریزههای بر سر سفره را جمع میکرد و میخورد.
11. وجود نمک یا سرکه و سبزی بر سر سفره جهت بهداشتی دارد؛ چون نمک و سرکه هر دو ضد عفونی کننده هستند و قبل از شروع غذا استفاده از یکی آنها مستحب شمرده شده است؛ پیامبر (ص) اغلب نمک و سرکه و سبزی بر سر سفرهاش بود.(عبدالله بن بهرام دارمی، ج2، ص102ـ95) امروزه با استفاده از علوم تجربی اثبات شده که سبزی ها حاوی موادی بنام فیبرها هستند که مهمترین عامل پیشگیری از سرطان می باشند؛ از این روی پیامبر و معصومان دیگر بر سر سفره به لحاظ خواص ضد ویروسی آن، سبزی مصرف می کردند.
2- توجه به بهداشت بدن و لباس:
پیامبر اکرم در جامعه ای به پیامبری برانگیخته شد که از نظر تمدنی و بهداشتی دارای وجه برجسته ای نبوده و به آن توجه عمومی و انگیزه کافی وجود نداشت. براین اساس به اصلاح امور زندگی و بهبود معیشت آنان نیز توجه نمود و خداوند نیز در این راستا از وی پشتیبانی کرد. لذا علاوه بر سیره پسندیده، در امور زندگی خصوصاً بهداشت دستورات بهداشتی نیز از آن حضرت خطاب به امتش رسیده که هر زمان به آنها نیازمند هستند. به برخی از این توصیه ها اشاره می شود:
1. شستن لباس: در میان عرب و محیط عربستان توجه به بهداشت و پاکیزگی کمتر بود، به ویژه اینکه بعضی با لباس های کثیف در انظار حاضر می شدند. پیامبر(ص) رحمت با تلاش فروان و با بیان احکام و نصایح ویژه و با لطافت و نرمش خاص که مورد ستایش قرآن است (آل عمران، 159) تمام رفتارهای ناپسند را از زندگی عرب محو کرد یا با نوعی کنش ناپسندی آنها را برای آنان بیان کرد؛ تا به تدریج به سوی زندگی پاکیزه رغبت داشته باشند. درباره رعایت پاکیزگی سعی کرد بدون تنش، عیوب آنها را یاد آوری و نظافت را به عنوان عبادت و همراه پاداش اخروی و آسایش زندگی مطرح کرد و در غالب احکام دینی به آن ها تبیین کرد و آنان را به شستشو و بهداشت ترغیب نمود و بارها فرمود: لباسهای خود را بشویید و از ژولیدگی و کثافات دوری کنید. (سیوطی، 1401، ج1، ص184)
2. پرهیز ازآلودگی و ژولیدگی: خداوند چروک و ناپاک بودن لباس و ژولیدگی را دشمن میدارد (ابن عساکر، 1415، ج36، 124)؛ در سایه این رهنمودهای بهداشتی و فرهنگی که پیامبر(ص) برای مردم و تازه مسلمانان می فرمود، به تدریج سبک زندگی آنان را به سوی تعالی تغییر داد.
3. سفارش به نزدیکان: اصلاح هر فرهنگ و بنای روش نو، نیازمند بستر مناسب برای تجربه نمودن است. پیرامون نزدیک؛ در امر فرهنگ سازی می تواند در صورت موفقیت، برای دیگران الگو و سرمشق باشد؛ از این روی پیامبر هر دستوری را از خویشان و نزدیکان شروع می کرد از دعوت(شعراء، 214) تا اعلام حجاب (احزاب، 59) و نماز (طه، 132) و... همه از خویشان و نزدیکان آغاز شده است. درامر بهداشت اجتماعی و فرهنگ سازی بهداشتی، علاوه بر اینکه خود پایبندی استوار داشت، به أنس، خادم خود، توصیه میکند: «به پاکیزگی لباس و نظافت شخصی زیاد اهمیت بده و به بهداشت خود مراقب باش تا خداوند عمرت را زیاد کند...». (شیخ مفید، 1413،ص 60)
پیامبر اکرم با این نگرش و روش، اسلام را به مسلمانان معرفی و بنای اسلام را با بهداشت و پاکیزگی آغاز کرد و ریشه ژولیدگی و خمودی را از دین اسلام میزداید و هیچ جایگاهی به این گونه رفتارها که ظاهراً در بین برخی از صحابه وجود داشت باقی نمیگذارد و آن را با اساس ایمان بیگانه دانسته و پاکی را با ایمان پیوند میدهد.
4. پاکیزگی نماد مسلمانی: مردم یثرب به خاطر نداشتن فرهنگ مستقل، مجاورت و داشتن زندگی مشترک با یهود در برخی از مظاهر فرهنگی از سبک زندگی یهود پیروی و تاثیر پذیر بودند؛ (احمد امین، 1337، ص42) از این روی آن حضرت رفتار قوم یهود را که با هیئت و لباس مندرس و کریه در جامعه حاضر شده و به نظافت اهمیت نمیدادند، نادرست شمرد و مسلمانان را به رعایت دستورات شرع مقدس و متمایز شدن با یهود دستور داده و فرهنگ اسلام را فرهنگی اصیل و برگرفته از توحید نشان میدهد. (ابن عساکر، پیشین، ج36، ص 124) و هنجارهای غیر بهداشتی که یهود گرفتار آن شده بودند را از علل و اسباب، مفاسد و پیامدهای اخلاقی و اجتماعی آن می داند و به مسلمانان در این باره هشدار میدهد.(همانجا)
5. اهتمام به آرایش مو و لباس: وقتی پیامبر اکرم(ص) خودش را پیرایش میکرد و آینه نداشت، به ظرف آب زلال مینگریست. روزی، به این سبک و با نگاه بر کاسه آب خود را می آراست و موهای خود را تمیز کرده و شانه می زد. وقتی مؤمن دوست خود و برادر دینی را با لباس ژولیده و مندرس و غیر نظیف ببیند، افسرده و دلگیر و نگران میشود. پیامبر اکرم(ص) این قدر به مؤمنین و خوشحالی و نشاط آنها اهمیت میدهد که دوست نداشت آن ها با دیدن ظاهری غیر آراسته از دوستان رنجیده خاطرشوند. نشاط جامعه اسلامی برای پیامبر مهربان اسلام، اینگونه دارای اهمیت و جایگاه است که حاضر نیست به خاطر ژولیدگی ظاهری همدیگر، دلگیر شوند. این فرهنگ اسلام است که دارای چنین پیشوایی است. اما معاندان اسلام از این پیامبر چهره ای دگرگونه و خشن به جهان معرفی می کنند که از کم کاری دانشمندان اسلامی است که کتابهای سیره خود را اختصاص به امور نظامی و دفاعی پیامبر دادند و این زیبایی ها را برجسته و آن گونه که شایسته است، مطرح نکردند.
شاید مهمترین چیزی که پیامبر درباره لباس و پوشش به آن توجه داشته، بهداشت لباس بوده که گمان میرود بدان جهت باشد که خداوند در اولین فرامین آسمانیش این مساله را آغازین راه دیانت اسلام قرار داد. (مدثر، 4) پاکیزگی لباس و ظاهر و اینکه بهداشت و طهارت در اسلام قبل از همه فرائض، فرض شده و در کتب فقهی سرآمد مباحث است، این رویکردها و رویکردهای خاص دیگر که در رهنمودهای نبوی وجود دارد، بیانگر نکات زیبا در توجه پیامبر (ص) به بهداشت و نظافت پوشش میباشد.
در نگره نبوی گزارههای فراوانی درباره رعایت بهداشت لباس وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
پیامبر اکرم با این نگرش و روش اسلام را به مسلمانان معرفی کرد و بنای اسلام را با بهداشت و پاکیزگی آغاز کرد و ریشه ژولیدگی و خمودی را از دین اسلام میزداید و هیچ جایگاهی به این گونه رفتارها، که ظاهراً در بین برخی از صحابه وجود داشت باقی نمیگذارد و آن را با اساس ایمان بیگانه دانسته و پاکی را با ایمان پیوند میدهد.
6. پوشیدن لباس پاکیزه و تمیز: لباس تمیز و نو را عامل سلامتی و عمر طولانی معرفی کرد و فرمود: لباس پاکیزه و نو بپوشید تا زندگی خوب و عمر طولانی داشته باشی(احمد بن یحیی، بلاذری، 1417، ج10، ص344 ) از آن رو که انتخاب رنگ مناسب برای لباس در سلامتی روحی و جسمی تأثیر دارد و این تأثیر از نظر علمی نیز ثابت شده (عشرت ساطعی، 1383، ص32ـ33.) تأثیر لباس تمیز در سلامتی پوست و شادابی روح، عاملی است که سلامتی و حیات سلولها را بالا میبرد. (ابی داود،1410ق، ج2، ص267) نتیجه این فرایند استمرار حیات تمام اعضای بدن که به عبارت دیگر عمر طولانی است. حکمت کلام نورانی پیامبر(ص) را میتوان چنین دریافت که پوشش نو و پاکیزه تأثیر مستقیم در استمرار حیات انسان دارد.
7. زیبایی لباس با رعایت بهداشت: زیبایی لباس تنها به تازه بودن آن نیست بلکه لباس پاکیزه و نظیف زیباتر از لباس نو دیده می شود. پیامبر(ص)اکرم به بهداشت لباس و دوری از پوشیدن لباس های چرکین تاکید داشت و هرگاه فردی ازیاران خود را دراین هیئت می دید، به سختی او را از این پوشش نهی و او را با مهربانی به پوشیدن لباس های پاکیزه ترغیب می کرد و بارها در جمع اصحاب خود می فرمود: «حسنّو لباسکم و اصلحوا رحالکم حتی تکونوا کانکم شامة فی الناس» (ابن حجرعسقلانی، 1415، ج7، ص15)لباسهای زیبا و پاکیزه بپوشید و اسباب زندگی پاکیزه داشته باشید؛ به شکلی که در بین مردم مانند خال نمایان باشید. یعنی زیبا و خوش پوش در جمع مؤمنین حاضر شوید؛ زیبایی نماد است که پیامبر آراستگی ظاهری را به زیبایی خال تشبیه میکند.
8. نمایش غنا و بینیازی با لباس پاکیزه: چون لباس یکی از نمادهای فرهنگی است، بدین جهت پیامبر اکرم (ص) به مسلمانان توصیه میکند ظاهر خود را آراسته و پاکیزه نگهدارید تا فرهنگ اسلامی را آن گونه که هست (به پاکیزگی و طهارت اهمیت میدهد) نشان دهید. پیامبر اکرم معتقد است که لباس مظهر غنی و بینیازی است. (ابن اثیر، 1409، ج5، ص14) لباس نو و پاکیزه نشانه بینیازی است از این روی مؤمن باید برخوردار از این ویژگیها باشد و به هیئتی در جامعه ظاهر شود که ظاهرش نمایشگر فقر و تنگدستی و تحقیر او نباشد.
پیامبر اکرم برای حفظ کرامت انسان فرموده؛ اظهار غنی و بینیازی کنید و پاکیزه و جذاب نمایان شوید تا ماهیت اسلام که دینی پاکیزه است نشان داده شود؛ از این رو به مسلمانان دستور میداد هنگام حضور و آمدن سفیران و نمایندگان قبایل بهترین وپاکیزه ترین لباسها را بپوشند و خود آن حضرت نیز بهترین و پاکیزه ترین جامههای خود را میپوشید و در جمع سفیران و مهمانان خارجی حاضر میشد (مجلسی، 1403، ج21، ص372)
هنگامی که هیئت های قبایل اطراف و شهرهای مختلف پس از فتح مکه جهت پذیرش و تحقیق درباره اسلام به مدینه و حضور پیامبر(ص) می آمدند، حضرت برای نشان دادن نمادی از دین خود در برابر آنان به این مسئله با تاکید و اهمیت خاص توجه داشت؛ تا آنان بیشتر به جنبه های بهداشتی دین اسلام توجه داشته باشند و از ابتدا به پاکیزگی و زیبا دوستی، دین اسلام را با جایگاهی والا نشان بدهد و از ژولیدگی و پژمردگی ظاهر اظهار نفرت نموده باشد و نشان دهد که وضع اعراب مسلمان پس از اسلام تغییر و تحول یافته و به پاکیزگی گراییده است. لذا به یاران و صحابه توصیه می کرد، پاکیزه نمایان شوند و به نظافت اهمیت دهند. پیامبر گاهی دستوراتی اجتماعی به امتش می فرمود؛ و فرا خوان عمومی برای رعایت بهداشت اعلان می کرد؛ این دعوت عمومی پیام های فراوانی برای جوامع اسلامی دارد؛ بنابراین بهداشت عمومی از دیدگاه آن حضرت مغفول نبود. (نوری، ج3، ص236)
3- سیره وروش حضرت در بهداشت فردی
پیامبراکرم جهت حفظ بهداشت بدن و لباس، دست کم هر هفته یکبار شست و شو می کرد؛ (طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 94) با این رفتار عملاً به نزدیکان و یاران خود درس پاکیزگی می داد. به خوشبویی بدن اهمیت و تاکید فراوان داشت و به وسیله بوی عطرش شناخته می شد.(شیخ حر، پیشین، ج3، ص500) استفاده از عطر و بوی خوش را در حد فراوان و خرج کردن به منظور خوشبویی را اسراف نمی پنداشت؛ و این گونه به پیروان خود پاکیزگی و نظافت و دوری از خمودگی و ژولیدگی را تعلیم می داد. از این روی امام صادق فرمود: پیامبر (ص) بیشتر از طعام به عطر و بوی خوش اهمیت می داد و پول خرج می کرد.( طبرسی، همان، ص97) آن حضرت روزهای خاصی برای نظافت خود اختصاص می داد، روزهای جمعه استحمام و پاک کردن بدن و غسل جمعه و کوتاه کردن ناخن از روشهای بهداشتی ثابت حضرت بود؛ در این جا فهرست وار به اهم امور بهداشتی که در سیره حضرت وجود داشت و از زبان اهل بیت و برخی از اصحاب آن حضرت نقل شده، اشاره می گردد.
1- در نظافت بدن و زودودن عرق و مراقبت از موی سر نمونه بود. موی سرش را بارها شانه می زد و دوستان خود را در مراغبت از موی سر سفارش می کرد و موى سر و محاسن خود را با سدر مىشست. (طبرسی، همان، ص 32)
2- به نظافت لباس اهمیت فوق العاده می داد. برای حفظ بهداشت و پاکیزگی لباس بهترین روش را داشت، لباس های سفید می پوشید(علامه طباطبائی،1362، ص121) و از پوشیدن لباس های سیاه به جز مواردی خود داری می کرد. سفیدی لباس سبب می شود که چرک و عرق و ... زود نمایان شده و به شستشوی سریع نیازمند باشد؛ از این روی حضرت علاوه بر استفاده از پوشش سفید، به امتش نیز توصیه می کرد که مراقبت دائمی از بهداشت اجتماعی نمایند و بیشتر لباس سفید بپوشند.(علامه طباطبائی، 1362، ص131)
3-کوتاه کردن ناخن و مو وپاکیزه داشتن آنها در سلامتی انسان و مراقبت از آنها موثر است؛ اختصاص روزهای ویژه در هفته به بهداشت ناخن ومو درسیره نبوی گویای اهتمام حضرت به این پاکیزگی است. امام صادق فرمود: یکى از سنتهای پیامبراکرم گرفتن ناخن ها است.(کلینی، 1405، ج 3، ص 23)
4- موی سر و صورت گاهی مبتلاً به بیماری هایی می شود که ریشه هایش درمعرض خراب شدن قرار می گیرد؛ از این روی، علاوه بر شستشو به مراقبت های بهداشتی دیگری نیز نیازمند است، لذا در سیره پیامبر رعایت این نکات بهداشتی نیز دیده می شود. امام باقر(ع) فرمود: رسول خدا(ص) همواره خضاب می کرد. (همان، ج 1، 69) اگرچه امروزه اغلب تصور می شود که خضاب برای زینت وآرایش و سیاه نمودن موها صورت می گرفته، اما خضاب در گذشته با رنگ های مختلف طبیعی مثل حنا و... به منظور استحکام ریشه مو و محو آفت های مو سر و صورت و نگهداری بهتر موها انجام می گرفت؛ درسیره پیامبر و دیگر معصومان نیز این مسئله وجود داشته و در بهداشت موها کاملاً موثر است.
6- در آب و هوای گرم پوست بدن به خاطر تعریق و کمی رطوبت هوا، خشک شده و ترک بر داشته و خون ریزی می کند. از این روی مناسب است برای حفظ بهداشت و نرمی پوست، روغن مالی شود؛ چون ترک ها باعث خونریزی و خونریزی پوست، سبب نجس شدن بدن می شود و از طرفی برای سلامتی مضر ا ست؛ از این روی پیامبر گرامی (ص) جهت سلامتی و بهداشت پوست بدن، همواره از روغن زیتون به عنوان پماد، جهت حفظ نرمی پوست استفاده می کرد و به بدن خود مىمالید و به دیگران نیز توصیه می کرد.(طبرسی، همان، ص 35)
7- به این جهت که دهان معبر ورودی بدن است و تمام آلودگی ها از این راه وارد بدن انسان شده و سلامتی آنرا به مخاطره می اندازد و تمام یا بیشتر بیماری ها از این راه به انسان سرایت می کند. تاکید پیامبر(ص) به بهداشت دهان و دندان بسیار زیاد است. کلینی، به سند خود از ابى اسامه از ابى عبدالله (ع) نقل کرده که فرمود: از روش پیامبر مسواک کردن دندانها است. (شیخ حر، همان، ج 1، ص 351) امام صادق از امیرمومنان نقل می کند که پیامبر(ص) شب پس از نماز عشاء آب می خواست، وضوء می گرفت و مسواک می کرد و اگر آب در ظرف باقی می ماند؛ روی آنرا با دستمال یا چیز تمیزی می پوشاند و هنگامی که برای نماز برمی خواست دوباره مسواک می نمود، و وضو می گرفت؛ و قبل از اینکه از منزل خارج شده و به کارهای روزمره رسیدگی کند باز مسواک می کرد و با وضوء خارج می شد. (مجلسی،1403، ج16، ص254) در سحرها نیز که برای نماز شب بیدار می شد، مسواک می کرد. (علامه طباطبائی، 1362، ص223)
8- امام صادق (ع) فرمود: براى رسول خدا (ص) مُشک دانى بود که بعد از هر وضویى آن را با دست تر مىگرفت و در نتیجه هر وقت که از خانه به بیرون تشریف مىآورد، از بوى خوشش شناخته مىشد؛ که رسول الله (ص) است. مشک را بهترین و محبوب ترین عطرها مىدانست. (کلینی، 1405، ج 6، ص 515)
در کتاب مکارم آمده: هیچ عطرى عرضه به آن جناب نمىشد، مگر آن که خود را با آن خوشبو مىکرد و مىفرمود: بوى خوشى دارد و حملش آسان است، و اگر هم خود را با آن خوشبو نمىکرد؛ سر انگشت خود را به آن گذاشته و آنرا استشمام می کرد. امام صادق (ع) فرمود: رسول خدا (ص) بیش از آن مقدارى که براى خوراک خرج مىکرد، براى عطر پول مىداد. (کلینی، 1405، ج 6، ص 512)
لذا اهتمام به بهداشت، نظم فردی و اجتماعی و داشتن برنامه برای زندگی روزانه و ماهانه و سالانه؛ بلکه برای تمام عمر از شاخصه های مکتب اسلام و سیره پیامبر اسلام است؛ ظرفیت هایی که در این راستا وجود دارد پایان ناپذیر است؛ زیبایی هایی که در سیره آن حضرت است، فراتر از تصورات ماست که یک صدم از آنها تبیین نشده است.
نتیجه :
در پایان می توان به اصول روشن و مهمی از سیره آفتاب گون پیامبر (ص) رحمت دست یافت. پیامبر اکرم (ص) و آئین الهی او از حیث هدایت به تمام جنبه ها و نیازها ی ضروری انسان توجه خاص داشت و این اهتمام تامین کننده سعادت انسان در تمام زمینه های زندگی است. رعایت و توجه به بهداشت از مهمترین موضوعات فرهنگی است؛ که پیوسته پیامبر(ص) همراه با ابلاغ دین خود به آن توجه داشته و از اهداف مهم و اولیه اش فراهم کردن زمینه سلامتی برای مسلمانان و شکل دادن جامعه سالم و پر نشاط جهت تبلیغ بهتر دینش در این جامعه بود. آن حضرت در پی این حقیقت بود که دین خود را همانگونه که بهداشت و سلامتی در آن به عنوان تکلیف و بنیان عبادات است، مطرح کرده و معرفی کند. و دینش آنگونه که فطرت انسان به سوی آن گرایش دارد و از پاکیزگی استقبال و با آن مانوس است شناخته شود. پیامبر(ص) با این سیره و تبیین عملی زیبا می خواست، پیرایه هایی را که احتمال داشت بعد از خود دینش را به تحریف و خرافه بکشد بزداید. براین اساس آن چه پس از پیامبر(ص) در برخی از فرق اسلامی دیده می شود که به پاکیزگی اهمیت نمی دهند، بیگانه از تعالیم و فرهنگ اسلام اصیل هستند. لذا اگر سیره پیامبر(ص) به درستی تبیین شود، فرهنگِ استواری جهت اصلاح سبک زندگی مسلمانان خواهد بود. از آن سو فرهنگ های التقاطی که به نام مکتب اسلام دیده می شود، باطل خواهند شد. پیامبر رحمت، دین را به همان شکل که زیبا و سرشار از زیبایی های خیره کننده است، در جامعه آن روز متبلور ساخت؛ به نحوی که از آن قوم فاقد بهداشت و زندگیِ قابل توجه، انسان هایی ساخت که هر یک با عمل و کردار خود آینه تمام نمای دین شوند و دیگران را به راهی استوار رهنمون شوند، که حیات معقول و تربیت عقلانی در سایه آن میسر و فراهم باشد.
مراجع
1- قرآن کریم.
2- ابن اثیر، عزالدین علی، اسد الغابه، بیروت، دارالفکر، 1409.
3- ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
4- ابن شیبه الکوفی، المصنف، تحقیق: سعید محمد اللحام؛ بیروت: دارالفکر،1409ق.
5- ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، 1373ق.
6- ابن المبارک، عبدالله، مسند، چاپ اول، ریاض، مکتبة المعارف.
7- امین، احمد، پرتو اسلام(ترجمه ی خلیلی)،چاپ دوم، تهران، 1337.
8- بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و زرکلی، چاپ اول، بیروت، دارالفکر، 1417.
9- برقی، محمد بن خالد، محاسن، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1331ش، با مقدمه و تصحیح میرجلال الدین الحسینی الارموی. (2 جلد در یک جلد).
10- بیهقی، ابی بکر احمد بن حسین، شعب الایمان، چاپ اول، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1410 ق.
11- پاک نژاد، رضا، اولین دانشگاه آخرین پیامبر، تهران، اسلامیه، 1349.
12- جاحظ ابو عثمان، عمربن بحر، البخلاء، چاپ دوم،بیروت،دارمکتبه الهلال،1419؛
12- حرانی، حسن بن علی بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404ق.
13- دارمی، عبدالله بن بهرام، سنن الدارمی (255م)، دمشق، مطبعة الاعتدال، بی تا.
14- دمشقی ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق، علی شیری، بیروت: دارالفکر، 1415
15- راوندی قطب الدین سعید، فقه القرآن فی شرح آیات الاحکام، قم، آیت الله نجفی، 1405.
16- رهنما، زین العابدین ، ترجمه وتفسیر رهنما، تهران، کیهان،1346.
17- ساطعی عشرت، روانشناسی رنگها، زنجان: نیکان کتاب، 1383.
18- سبزواری، سید عبد الاعلی مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، قم، آل البیت، 1409.
9 1- سجستانی، ابی داود سلیمان بن اشعث، سنن، چاپ اول، بیروت: دارالفکر، 1410ق.
20- سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، چاپ اول، بیروت: دارالفکر، 1401.
21- صدوق شیخ محمد بن علی بن بابویه قمی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، 1403ق.
22- ــــــــــ ، امالی، تهران: انتشارات کتابخانهی اسلامیه، بیتا.
23- ــــــــــ ، من لایحضره الفقیه، بیروت، دارالاضواء، 1405.
24- طالقانی ،سید محمود، ،پرتوی از قرآن،چاپ چهارم ،تهران:شرکت سهامِی انتشار،1362
25- .علامه سید محمد حسین طبا طبائی ،سنن النبی ،چاپ دوم ،تهران:اسلامیه 1362.
26- طباطبائی (علامه) سید محمد حسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین، 1417ق.
27 - طبرسی ،حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم: شریف الرضی،1378.
28- عاملی محمد بن الحسن (شیخ حر) وسائل الشیعه، چاپ سوم، قم آل البیت، 1416ق.
29- قمی محمد بن محمد رضا، کنز الد قائق تهران: وزارت ارشاد، .1368
29- قرشی سید علی اکبر، ،تفسیر أحسن الحدیث،چاپ سوم،تهران، بی تا
30- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، بیروت دار الاضواء.1405
31- مفید، شیخ محمد بن نعمان التلعکبری البغدادی، الامالی، قم، کنگره شیخ مفید، 1413،
32- مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، چاپ سوم، بیروت: دارالوفاء 1403، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
33- ــــــــــ ، حلیة المتقین، چاپ مکرر، تهران، انتشارات فؤآد، 1369،
34- .مکارم شیرازی ودیگران ،تفسیر نمونه ،چاپ اول ،تهران:دارالکتب اللاسلامیه ،1374.
35 - مصطفوی حسن ،تفسیر روشن،تهران :شرکت نشر کتاب،1380.
- ۹۳/۱۱/۰۸