تقریب چیست؟
آشنایی با تقریب مذاهب اسلامی
1 . مقصود از تقریب مذاهب اسلامی چیست؟
به نظر میرسد با وجود تأکیدی که در زمان ما بر مسألة تقریب مذاهب اسلامی میشود، تاکنون تعریف یکسانی از آن ارائه نشده است؛ یا به عبارت دقیقتر در مورد تعریف آن میان صاحبنظران مسلمان اتّفاق نظری به چشم نمیخورد.
آشنایی با تقریب مذاهب اسلامی
1 . مقصود از تقریب مذاهب اسلامی چیست؟
به نظر میرسد با وجود تأکیدی که در زمان ما بر مسألة تقریب مذاهب اسلامی میشود، تاکنون تعریف یکسانی از آن ارائه نشده است؛ یا به عبارت دقیقتر در مورد تعریف آن میان صاحبنظران مسلمان اتّفاق نظری به چشم نمیخورد.
برخی میپندارند مقصود از تقریب آن است که در میان مذاهب متعدّد اسلامی، یک مذهب به عنوان اصل، و معیار سنجش معرّفی شود و مذاهب دیگر خود را با آن همآهنگ کنند؛ در حالی که چنین پنداری نمیتواند تعریف صحیحی از تقریب به شمار آید. زیرا تردیدی نیست که پیروان هر یک از مذاهب اسلامی به گونة کاملاً طبیعی و قابل درک مذهب خود را مذهب برتر و معیار سنجش میشناسند و به راحتی نمیتوانند از این باور دیرین به سود مذهب دیگری عدول نمایند. با این وصف به نظر میرسد که چنین تصویری از تقریب نه تنها به وحدت مسلمین نمیانجامد که بالعکس زمینة نزاع مذهبی و اختلاف بیش از پیش آنان را فراهم مینماید.
برخی دیگر بر آنند که مقصود از تقریب از یاد بردن مسائل اختلافی و تأسیس مذهبی نوین بر پایة مشترکات مذاهب اسلامی است. اما به نظر میرسد که این نظریه نیز غیر قابل قبول و دچار تناقضی آشکار است. زیرا تردیدی نیست که مسائل شرعی مورد اختلاف به هر حال بخشی از شریعت اسلام را تشکیل میدهند و از یاد بردن آنها دقیقاً به معنای وانهادن بخشی از دین است که به هیچ روی قابل قبول نمیباشد. به دیگر سخن، ما نمیتوانیم پارهای از عقاید و احکام اسلامی را به خاطر آنکه مورد اختلاف مذاهب قرار دارند نادیده بگیریم و چشم خود را به روی آنها که خواه ناخواه بخشی از اسلام هستند ببندیم. چنین کاری بیشتر تخریب مذاهب به نظر میرسد تا تقریب مذاهب! و به تعطیل شریعت میانجامد.
برخی دیگر گمان میکنند که مقصود از تقریب گونهای آزادی مذهبی است. به این معنا که هر مسلمانی در انتخاب هر یک از مذاهب اسلامی آزاد باشد و بتواند در هر مسألهای به هر کدام از مذاهب که خواست رجوع کند. اشکالی که در این تعریف مطرح میشود آن است که چه ملاکی برای انتخاب و رجوع به یک مذهب وجود دارد؟ اگر انتخاب یک مذهب بیقاعده و بدون ملاک مشخّص باشد و رجوع به هر یک از مذاهب بر پایة سلایق شخصی انجام شود گونهای هرج و مرج مذهبی به وجود میآید که نتایج زیانبار فراوانی برای فرد و جامعه خواهد داشت.
برخی دیگر میپندارند که تقریب مذاهب اسلامی صرفاً تدبیری سیاسی و اقدامی مصلحتاندیشانه در برابر دشمنان مشترک اسلام و مسلمین است. به این معنا که هر چند اختلافات موجود ذاتاً عمیق و غیر قابل اصلاح است اما شرایط فعلی جهان اسلام پرهیز از تشتّت و وحدت مسلمین را به عنوان امری عرضی ایجاب میکند. هر چند از ظاهر گفتار بسیاری از صاحبنظران اسلامی چنین تعریفی برداشت میشود ولی نمیتوان اشکالات موجود در آن را نادیده گرفت. به عنوان نمونه، اگر تقریب مذاهب اسلامی مولود شرایط فعلی جهان اسلام باشد با تغییر احتمالی شرایط ضرورت خود را از دست خواهد داد، و این به معنای بازگشت به تفرقه و از دست دادن وحدت است که در هیچ حالی مطلوب به نظر نمیرسد. از این گذشته، تجربه نشان داده است کسانی که به تقریب مذاهب اسلامی از چنین زاویهای مینگرند در عمل کاری از پیش نبردهاند و ناکام ماندهاند.
به نظر میرسد مقصود از تقریب، تعامل علمی و عملی مذاهب اسلامی بر مبنای مشترکات و احترام متقابل است که با احساس اخوّت و تسامحی معقول و شیوهای عالمانه، برکنار از احساس نفرت و عاری از تعصّبات غیرمنطقی و به دور از روشی عوامانه حاصل میشود. به تعبیر دقیقتر، تقریب مذاهب اسلامی به معنای ترویج فرهنگ گفتوگوی صحیح و سازنده بر اساس اصول و مبانی مشترک با هدف درک یکدیگر و دستیابی به رشد علمی و مذهبی است. بنابراین، مذاهب اسلامی میتوانند ضمن پایبندی به مبانی و دیدگاههای خود در سایة تعامل منطقی و گفتوگوی علمی یکدیگر را درک کنند و به هم نزدیک شوند. انصاف آن است که بسیاری از آنچه اختلافات جدّی تلقّی شده تنها سوء تفاهمهایی بوده که در نتیجة دوری مذاهب از یکدیگر و عدم تعامل و گفتوگو به وجود آمده است. اینان به خاطر عدم ارتباط کافی و صحیح درک درستی از مبانی و دیدگاههای یکدیگر نداشتهاند و به تعبیر قرآن و ما لهم بذلک من علم إن هم إلا)کریم تنها از گمانها پیروی کردهاند: یا) ؛ آن هم گمانهای بد که مورد نهی قرآن کریم واقع شده است: (یظنّون . به این(أیها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظنّ إنّ بعض الظنّ إثم ترتیب، راز تقریب مذاهب را در گفتوگوی مذاهب باید جست.
2 . اصول و مبانی تقریب چیست؟
منظور از اصول و مبانی تقریب عواملی است که تقریب مذاهب اسلامی بدون آنها میسّر نمیشود. این عوامل را اینگونه میتوان ذکر کرد:
2- 1 . پذیرش کثرت و اختلاف؛ به این معنا که اختلاف نظر میان انسانها یک واقعیت طبیعی و غیر قابل انکار است، و مادامی که به درگیریهای غیر منطقی و خروج از موازین انسانی نیانجامیده، ذاتاً خوب و منشأ برکات فراوان است. اختلاف نظر میان مذاهب اسلامی نیز هرگاه مبتنی بر اصول و مبانی تقریب باشد نه تنها زیانبار نیست بلکه میتواند منشأ رشد و پویایی امّت و مقدّمة تکامل و ترقّی مسلمین باشد.
2- 2 . اعتقاد به گفتوگو؛ به این معنا که مذاهب مختلف اسلامی به بحث و گفتوگوی علمی و منطقی با یکدیگر معتقد و علاقهمند باشند؛ بحث و گفتوگویی برادرانه در راستای ارزیابی منصفانة آراء و عقاید یکدیگر و به دنبال کسب فائدة علمی و دینی با رعایت ادب اسلامی و احترام متقابل. روشن است که چنین گفتوگویی به سود همة مذاهب اسلامی و گامی بلند به سوی وحدت حقیقی مسلمین است.
2- 3 . تأکید بر مشترکات؛ به این معنا که مذاهب مختلف اسلامی پیوند خود را با یکدیگر فراموش نکنند و مشترکات را اندک و اختلافات را بسیار نپندارند. هر چند حسّاسیت حاصل از اختلافات مذهبی در بسیاری از مواقع مشترکات را تحت پوشش قرار داده، امّا این یک واقعیت غیر قابل انکار است که عمدة مبانی و اصول مذاهب اسلامی مشترک است، و این واقعیت ارزش آن را دارد که مورد تأکید قرار گیرد و تعامل و گفتگوی مذاهب را ممکن سازد. از این گذشته، همة مذاهب اسلامی با هر برداشت و رویکردی هدف واحدی را دنبال میکنند و آن همانا عبادت پروردگار یکتا در سایة شریعت واحد است، و این میتواند در اصلاح نگرش آنان نسبت به یکدیگر تأثیرگذار باشد.
منبع:lib.ahlolbait.com
- ۹۳/۱۱/۰۱